سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مداد من

 

از شعر رد مشوم


در کوچه ی قصه کوچ میکنم به گذشته به حال به آینده

از شعر پر میشوم در نسیم دلنگیز یک چکاوک

یک شاهین ز سر دلنوشته هایم گیر کرده است

یک عقاب با پر هایش صفحه میزند 

و من درخت قصه ی آنهایم

قصه ی یک پیرمرد و گم شدن شعر هایش

قصه ی یک مداد شکسته و داستان کودکی که مداد می بافد برای مادرش


حسام الدین شفیعیان//زمستان63//